جایی بزرگ شدم که همیشه سخت گیری بود همیشه اذیت بود ولی حالا ادعا میکنند که من از همه آسایش تر بودم ! کجـای این زندگی آسایش بـوده خدا دانـد !من خوب مطلق نبودم ولی خانوادمم خوب نبودن من همیشه شاهد دعوا و بحث بـودم یه روزایی سخت تلاش میـکردم تا از این مکافات فـرار کنم ولی وقتی وارد دبیرستان شدم افت پیدا کردم چون دیگه دغدغه هام خیلی بزرگ بود و غیرقابل حل ! من همیشه گفتم تا موقعی که نتونستم مطلقا خودم باشم نمیتونم برگردم به اون دختر درس خون نمیتونم برگردم به روزای خوب هیچ کسی ام کاری از دستش برنمیاد من بیشتر از هرکسی جلسات مشاوره و روانشناسی رفتم من بیشتر از هرکسی دکتر اعصاب و روان رفتم همه و همه چیز که نیاز بود برای حال خوب من رو انجام دادم ولی هیچی نشد آخرش جز اینکه باید اصلاحیه برا زندگیم تدارک ببینم هرچطور که شده هرجوری که شده ! بدون دغدغه بدون دپرسی .

آخه تا کی من بخاطر بیرون رفتنـامم استرس داشته باشم بخاطر کاری رو انجام بدم استرس داشته باشه ، الان با وجود اینکه پدری نیست ولی با این وجود یه پس انداز کوچولو برام نگه داشت واسه روزایی که کسی نیست دستامو بگیره واسه روزایی که آدمای پر ادعـا فقط ادعــاشون میشه !

امیداورم بتونم توی زندگی بدون نیاز به اجازه یه آدم مستقل بشم یه آدمی بدون نیاز به کمک اون و دیــگری !

#قضاوت_نکنید #دوستـــشان دارم #پست و استخون منن!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بیست و پنج‌سالگی کلکسیون هاستينگ هادي قهرماني لوگو ساز سه بعدی مجله تاسیسات جلیل اقا محمدی _فعال فرهنگی اوج آسمانها مجله سبک زندگی و روانشناسی